کد خبر: ۳۳۶۱
۲۷ مرداد ۱۴۰۱ - ۰۰:۰۰

حسن ارژنگ‌نژاد؛ خداحافظی با پدر خاطره های برنزی مشهد

هم زمان با غروب روز سه شنبه بود که آفتاب عمر استاد سیدمیرحسن ارژنگ نژاد (به اختصار حسن ارژنگ خوانده می شد) هم غروب کرد؛ یکی از چهره های بنام هنر مجسمه سازی ایران که آشنایان، او را به عنوان یکی از پیشگامان هنر مجسمه سازی ایران و از پیشکسوتان «هنر‌شهری» می شناسند. مردی که یک قرن و یک سال در این جهان باقی بود تا فرصت هنرنمایی بیشتری داشته باشد برای خلق یادگارهایی که این روزها حکم نوستالژی و نمادهای خاطره ساز را برای بسیاری از ایرانیان دارد.

هم زمان با غروب روز سه شنبه بود که آفتاب عمر استاد سیدمیرحسن ارژنگ نژاد (به اختصار حسن ارژنگ خوانده می شد) هم غروب کرد؛ یکی از چهره های بنام هنر مجسمه سازی ایران که آشنایان، او را به عنوان یکی از پیشگامان هنر مجسمه سازی ایران و از پیشکسوتان «هنر‌شهری» می شناسند. 

مردی که یک قرن و یک سال در این جهان باقی بود تا فرصت هنرنمایی بیشتری داشته باشد برای خلق یادگارهایی که این روزها حکم نوستالژی و نمادهای خاطره ساز را برای بسیاری از ایرانیان دارد. از او ماندنی های بسیاری در شهرهای مختلف ایران وجود دارد اما در زادگاهش مشهد، چندین طرح درانداخته است که دهه ها پس از این باقی ، زنده و محترم هستند. سطرهای بعدی، یادی است از آثار او در مشهد.

 

استاد حسن ارژنگ از زبان خودش

متولد ابتدای قرن14 بوده است در مشهد، اما آن طور که خودش در گفت وگویی که دوسال پیش با او داشتیم، بیان کرده بود، نسبت اجدادش به بلاد باکو در آذربایجان می رسید که بعدها به ایران کوچانده شده بودند. دانش آموز مدرسه عنصری مشهد بوده اما پس از فوت پدر و مادرش ترک تحصیل می کند و به تهران می رود تا در کارگاه مجسمه سازی پسرخاله اش، غلامرضا‌رحیم زاده ارژنگ، شاگردی کند.

در ایتالیا هم دو کارخانه خیلی معروف ریخته گری و مجسمه سازی بود که یکی از کار های مهمشان، این بود که ماکت هر مدلی را در هر اندازه ای که می خواستید، بزرگ می کردند

 مدتی بعد از کوچ به تهران دوباره سر نیمکت مدرسه می نشیند تا سال ها بعد بشود دانشجوی رشته نقاشی و مجسمه سازی در دانشگاه کیف شوروی سابق؛ « بعدها برای کسب تجربه بیشتر به ترکیه، لبنان و اروپا سفر کردم. آن سال ها در آنکارا پسرخاله ای به نام عابدین ایتیل داشتم که پروفسور زبان های کهن بود. ازطریق او پایم به دانشگاه آنکارا باز شد و در کلاس های رشته مجسمه سازی آنجا به صورت مستمع آزاد شرکت کردم.

 پس از آن به فرانسه و ایتالیا رفتم. در فرانسه به کلاس های دانشگاه بوزار پاریس می رفتم که دانشگاه هنری بسیار معروفی بود. در ایتالیا هم دو کارخانه خیلی معروف ریخته گری و مجسمه سازی بود که یکی از کار های مهمشان، این بود که ماکت هر مدلی را در هر اندازه ای که می خواستید، بزرگ می کردند، به آنجا دادند که در این ابعاد بزرگ شد. نخستین کارم را که ساخت یک مادیان با کره اش بود، به سفارش دکتر میمندی نژاد برای دانشکده دام پزشکی تهران انجام دادم و بعد از آن، همان طورکه تجربه ام در ساخت مجسمه بیشتر شد، سفارش کار ها هم افزایش پیدا کرد.»

 

ساخت مجسمه میدان فردوسی

مشهدی ها، فرقی ندارد زائر باشند یا مجاور، هرکسی گذرش به میدان فردوسی مشهد افتاده، نخستین چیزی که توی چشمش نشسته، مجسمه حکیم ابوالقاسم است با یک دست بر افراشته بر آسمان و شاهنامه ای در بغل. قدیمی ترین تندیس نصب شده از حکیم توس در شهر به سال 1338خورشیدی، درست وقتی که استاد ارژنگ سی و هشت ساله بوده است.

 او خود پیش تر در مصاحبه ای که دو سال پیش با او انجام داده بودیم، درباره ساخت و نصب این مجسمه این طور گفته بود: «ما (حسن ارزنگ و پسر خاله اش غلامرضا رحیم زاده ارژنگ) مجهزترین کارگاه برنزریزی و ریخته گری را در تهران داشتیم که آن را با آوازه ای خوش از کارهایمان همراه کرده بودیم. معمول کار این بود که سفارش ها را غلامرضا رحیم زاده ارژنگ می گرفت و ما آن سفارش را به صورت گروهی در کارگاه می ساختیم. 

مجسمه میدان فردوسی را رحیم زاده از شهرداری مشهد سفارش گرفت. برای همین هم اسم و امضای رحیم زاده در پایین پای مجسمه حک شده است، اما کار گروهی انجام شد. طرح ماکت مجسمه را من کشیدم و با همکاری غلامرضا رحیم زاده و اسماعیل ارژنگ (پسر غلامرضا رحیم زاده ارژنگ) آن را از جنس برنز و 5متر ارتفاع ساختیمش.»

 

روایت ساخت سردیس های پارک ملت

اما اگر گذرتان به پارک همیشه سبز ملت مشهد افتاده باشد و توانسته باشید در آن برای ساعتی قدم بزنید، حتما نیم پیکرهای مشهور سینه ستبر کرده آن را هم دیده اید. یادگار های شهری ارژنگ به ساخت مجسمه فردوسی خلاصه نمی شود و او در اواخر نیمه اول قرن چهاردهم، سردیس های واقع در پارک ملت را هم به سفارش شهرداری مشهد می سازد؛ سردیس هایی که احوال ناخوششان در این سال ها، سبب دل شکستگی این هنرمند شده بود. 

او دو سال قبل در مصاحبه ای که با او انجام داده بودیم، درباره ساخت سردیس های پارک ملت چنین گفته بود: «ساخت سردیس ۱۲ تن از مشاهیر را حوالی سال ۱۳۴۵، از شهرداری مشهد سفارش گرفتم که تعدادی خراسانی و برخی هم اهل سایر نقاط ایران بودند. پیش از چهره نگاری و ساخت ماکت، مطالعه ای چندماهه را شروع کردم تا بتوانم براساس نژاد هر چهره، دوره زیست و جغرافیایی که در آن زندگی می کرده اند، فرم صورت و حتی لباس آنان را بازسازی کنم.

 برای همین این کار برایم با زحمت شیرینی همراه بود و من همه آن سردیس ها را دوست داشتم، ولی متأسفانه شهرداری مشهد در سال های گذشته بار ها و بار ها این مجسمه ها را بدون توجه به جنس و نوع کار، رنگ آمیزی کرده است. ابتدا به این کار اعتراض کردم و گفتم که می توان این رنگ ها را با پیک که شعله کم جانی دارد و از آن برای بردن رنگ از روی مجسمه استفاده می شود، پاک کنند، اما بعدتر شنیدم که با یک برس سیمی به جان مجسمه ها افتاده اند و این باعث شده است سردیس ها خط خطی شوند.

 بسیار از این اتفاق دل شکسته شدم، زیرا آن مجسمه ها با همین جنس برنزشان زیبا هستند و حتی اگر زنگ بزنند، بازهم آسیب نمی بینند. همچنین در آن زمان که کمتر کسی در ایران برنزریزی حرفه ای مجسمه انجام می داد، من به تنهایی و در سنین جوانی این کار را انجام دادم. نکته مهم دیگر این است که این کار شهرداری باعث از بین رفتن «تاش» های روی مجسمه ها شده است.

 تاش دراصطلاح اثر انگشت یا امضایی است که هنرمند از خودش روی کار باقی می گذارد تا آن را شناسنامه دار کند.» ارژنگ در پایان آن مصاحبه خواست که بنویسم باید حتما به وضعیت مجسمه های پارک رسیدگی شود، وگرنه دیگر نمی توان از آن با عنوان اثری هنری یاد کرد و این تعداد اندک از باقی مانده های هویت شهری هم به سرنوشت از بین رفته بسیاری از آثار، خانه ها و در کل ، تاریخ و هویت شهرمان دچار خواهد شد.

 

ابوعلی سینا
ابوعلی سینا پزشک، دانشمند، فیلسوف، منجم، نویسنده، ریاضی دان، شیمی‌دان و... بزرگ قرن چهارم هجری و مشهور به ابن سینا، پورسینا و شیخ الرئیس است. این دانشمند ایرانی در یکم شهریور سال ۳۵۹ چشم به جهان گشود.

 

ابوریحان بیرونی
متولد سوم ذی حجه سال ۳۶۲ هجری قمری در اطراف کاث خوارزم بوده است. او جزو اولین کسانی است که برای یافتن وزن مخصوص اجسام، وقت زیادی گذاشت. ابوریحان در زمینه فلسفه، ریاضیات، تقویم، جغرافیا، تاریخ و دیگر علوم عصر خود، سرآمد دانشمندان و اندیشمندان عصر بود.

 

خواجه نظام الملک طوسی
دانشمند و نویسنده قرن پنجم و وزیر نامدار دوره سلجوقی است. هنگامی که ۳۲ سال داشت، دست به ایجاد مدارسی زد که به نظامیه مشهور است. ایجاد آب انبار، گرمابه، بازار و بیمارستان ها از دیگر خدمات اوست که قرن پنجم را به شکوفاترین قرون فرهنگی اسلام تبدیل کرد.

 

ابومسلم خراسانی
او را رهبر نهضت ضد امویان می دانند. مشهور است که او در سال ۱۲۹ هجری با شعار «الرضا من آل محمد» علیه بنی امیه قیام کرد؛ به همین دلیل تعدادی از شیعیان با او همکاری کردند. قیام ابومسلم از مرو آغاز شد و به خلافت سلسله بنی عباس و کشته شدن مروان بن محمد، آخرین خلیفه اموی، در مصر انجامید.

 

خواجه نصیرالدین طوسی
محمد بن محمد بن حسن، مشهور به خواجه نصیرالدین طوسی، در جمادی الاول سال ۵۹۷هجری قمری در طوس به دنیا آمد. او در کودکی قرآن کریم، صرف، نحو و آداب را فرا گرفت، سپس با راهنمایی پدرش، مقدمات ریاضیات و فقه و حدیث را آموخت. خواجه نصیر را احیاگر فلسفه و مبتکر روش فلسفی در کلام شیعه می دانند.

 

محمدبن عبدالرزاق طوسی
سپهسالار مشهور خراسان در دوره سامانی، حاکم طوس و نیز بانی شاهنامه ای منثور، معروف به شاهنامه ابومنصوری است. برابر نسب نامه ای که در «مقدمه شاهنامه ابومنصوری» برای ابومنصور آورده اند، او به اسپهبدان دوره ساسانی و از آنجا به پادشاهان پیشدادی نسب می برد.

 

رودکی سمرقندی
ابوعبدا... رودکی سمرقندی، زاده اواسط قرن سوم هجری قمری است. رودکی را نخستین شاعر بزرگ پارسی گوی و پدر شعر پارسی می دانند. وی در دربار امیر نصر سامانی بسیار محبوب شد و ثروت بسیاری به دست آورد اما در اواخر عمر به زادگاهش بنجرود بازگشت و در همان جا به سال ۳۲۹ هجری قمری درگذشت.

 

حکیم ابوالقاسم فردوسی
خالق شاهنامه و زنده کننده زبان پارسی شاعر و حماسه سرای قرن چهارم در روستای پاژ خراسان به دنیا آمده است. سید حسن امین عاملی معتقد است اسلوب و روش به شعر در آوردن شاهنامه از قرآن گرفته شده است، فردوسی در شاهنامه بارها سخن از فرهنگ آورده و به دنبال پیوند فرهنگ ایران پیش و پس از اسلام با یکدیگر بوده است.

 

یعقوب لیث صفار
رادمان ماهکان معروف به یعقوب لیث بنیان گذار سلسله صفاریان بود که زرنج را به عنوان پایتخت برگزید. او زبان فارسی را به عنوان زبان رسمی ایرانیان به رسمیت شناخت و از آن حمایت کرد و توانست در دوران حکومتش، کشورهایی مانند افغانستان، ترکمنستان، ازبکستان و تاجیکستان و غرب پاکستان را فتح کند.

 

نادرشاه افشار
پایه گذار سلسله افشار است. سرکوب شورشیان افغان و بیرون راندن عثمانی و روسیه از کشور و تجدید استقلال ایران و نیز فتح دهلی و ترکستان و جنگ های پیروزمندانه او سبب شهرت بسیارش شد. او را ناپلئون آسیایی یا ناپلئون ایرانی و آخرین فاتح بزرگ آسیای میانه می دانند.

 

نصربن احمد سامانی
در هشت سالگی بر تخت شاهی نشست. امیرنصر مانند پدر و اجداد خود اهل دانش و شعردوست بود و در ترویج و توسعه زبان و ادبیات فارسی خدمات شایانی کرده است. می گویند او امیری بود نیکوخصال، بردبار، دلیر و بامتانت و با تدبیر و کاردانی، دشمنانش را مطیع خود ساخت یا نابود کرد.

 

اشک اول
فرمانروایی اشکانی به وسیله ارشک و برادرش تیرداد در سال۲۴۷ قبل از میلاد در نواحی شمالی پرثوه بنیان گذارده شد و حدود 500سال دوام پیدا کرد. در این برهه از زمان بیش از 40پادشاه از خانواده اشکانیان بر تخت سلطنت جلوس کردند که بنیان گذار آن ارشک اول (اشک اول) نام دارد.

 

 

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44